به هوش باش که امروز کوفه تهران است
و ذوالفقار گرفتار نیزه داران است
مساحتی است پر از چهره های رنگ به رنگ
که فتنه پشت نقاب فریب پنهان است
برای آنکه عدالت به خون بغلطد باز
قلم، زبانه ی شمشیرهای برّان است
علی همیشه غریب است و تا ابد مظلوم
شهید زخم زبان های سایه مردان است
به هوش باش که بوی نفاق می آید
به دست مردم نااهل، برگ قرآن است
مبادمان که به تکرار کوفه بنشینیم
کنون که خانه ی ما در مسیر توفان است
برای حلقه ی دل دست مهر می خواهیم
علم، به دوش کسی از تبار باران است
مباد غفلت از این روزهای پر آشوب
که کوفه تا ابد از کرده اش پشیمان است